بیل هدر سال ها در شو کمدی Saturday Night Live خوش درخشید . وی مهارت متعددی در تقلید صدای اشخاص معروف و ایفای نقشهای مختلف و احساس جوک ناب و فوقالعادهای دارااست . پس خبر ساخت سریالی تازه بوسیله وی و الک برگ , آفریننده Silicon Valley برای شبکه HBO , خبری هیجانانگیز بود و بعد از پایان سریال هم تماشاگر مشتاق شغل های بیل هدر , ناامید نخواهد شد .
سریال Barry در رابطه یک آدمکش به اسم بری است که به همراه دوست پدرش فعالیت می کند . وی در جدیدترین مأموریت خویش به لس آنجلس میرود و در ادامه انگیزه خویش , رمز از یک کلاس بازیگری درمیآورد و متوجه میگردد که به بازیگری عشق داراست و عملکرد مینماید تا معاش خویش را تغییر تحول دهد و آدمکشی را کنار بگذارد .
سریال Barry در بالا احتمال دارد کلیشهای به لحاظ رسد . احتمال دارد تصور کنید که Barry قرار است کلیشه «جنایتکار گیر افتاده در حالت ناآشنا» را به تصویر بکشد که در آخر به رستگاری می رسد ولی سازندگان سریال Barry به هیچ وجه در جهت همچین مسیری نرفتهاند . آنها خیر صرفا داستانی تماما منحصربفرد و اریجینال برای تعریف کردن دارا هستند , بلکه به هیچ وجه در هیچ کجای سریال خبری از المانهای پارودی نیست . اگرچه سریال Barry یک سریال کمدی دراماتیک است , ولی اثری جداگانه است که خیر برای خنداندن , خیر برای درام , به هیچ المان دیگری غیر از روایت و شخصیتهای خویش توکل نمیکند.
همان گونه که گفته شد , بیل هدر در رفتار اثر ها کمدی حرفه ای است و دراین سریال هم با زمانبندی فوقالعاده خویش در درگیر کردن مخاطب پیروز می شود . Barry یک کمدی سیاه است و شوخیهای آن دقیق و جذاب میباشند . اخلاق و رفتار چنین طنزی فعالیت مشقت است و مطلقا الک برگ در تولید فضای سیاه فیلم که ترکیبی از شوخی و درام است نقش بسزایی داشته است . در واقع , مخلوط بیل هدر و الک برگ , ترکیبی رویایی است که اکنون به حقیقت بدل شدهاست . پس جوک سریال Barry قرار نیست مخاطب را به قهقهه بیاندازد , ولی بی تردید از موادتشکیل دهنده جالب سریال است . اما پاره ای از این توشه مزاح هم برعهده دو شخصیت گوران و هنک و همیاران کارآگاه ماس است و گلن فلشر و آنتونی کریگان در ایفای نقشهای خویش برنده میباشند . به ویژه آنتونی کریگان کهاین توشه نقشی متعدد از کلیشه ویلن کم عقل و بی شم را که به طور معمول با آن شناخته میگردد , ایفا می نماید .

استدلال دیگر موفقیت سریال Barry , قرار دادن جوک سریال در کنار درام است . بری یک آدمکش است و سازندگان این داستان را دورازشوخی گرفتهاند . سریال Barry سریال خشنی است و از نمایش خشونت هم ابایی ندارد . خشونتی که نیز در سرویس جوک سریال است و نیز در سرویس درام . سریال Barry پیروز می گردد تا کاراکتر بری را تحت عنوان یک آدمکش عرضه نماید تا مخاطب اورا دور از شوخی بگیرد و با تکان سریال درسمت قسمتهای آخری , به توشه دراماتیک آن هم افزوده می گردد تا جایی که مخاطب را در بهت فرو برنده شود . ولی چیزی از توشه مزاح سریال کاسته نمی شود ( به جز اپیزود هفتم ) ولی طیف رنگی این جوک بیشتر از اولِ سریال در سمت سیاه میل می کند .
ولی موفقیت این دست اندرکاران فارغ از بیل هدر و بازی فوقالعادهاش قابل تصور نیست . بیل هدر که پیشتر در فیلم The Skeleton Twins نشان داده بود در نقشهای درام نیز بینقص است , این توشه در سریال Barry نیز تواناییهای بازیگری خویش را به نمایش میگذارد و شخصیت بری را به انسانی به طور کامل قابل اعتقاد تبدیل مینماید . شخصیت بری به راحتی میتوانست تبدیل به یک کاریکاتور شود تا تماشاگر را بخنداند ولی بیل هدر توانسته سپس انسانی این شخصیت را به نیکی خارج بکشد و به مخاطب ارائه نماید . در سریال Barry آنگاه جدیدی از بازی بیل هدر را می بینیم که پیشتر بازدید نکرده بودیم .

به لطف بازی بیل هدر , شخصیت بری دوچندان قابل تأمل است . وی یک سرباز قوی نیروی دریایی ایالات متحده بود که بعد از مرگ پدرش در کودکی , به وسیله دوست پدرش فوکس بزرگ شده و وارد فعالیت آدمکشی شدهاست . وی به واسطه تجربیاتی که در نوجوانی و نزاع داشته , انسان ساکت و گوشهگیری است که در ابراز احساسات هم تجربهای ندارد و به همین جهت آدمکش عالی و مطمئنی است و پول خیر و خوبی نیز در میاورد , اگرچه که به کارگیری چندانی نیز از این مبلغ ندارد . به همین بهانه , قرار دادن چنین شخصیتی در دنیای نا مرتب و فعال و پراز شور و هیجان نمایش زنده جالب است . درین فضای دیدنی است که شخصیت بری می تواند از این پوسته رنج که در زمان این سالیان به وسیله فوکس و اما محیط مشقت که در آن رویش کرده , خارج بیاید و در واقع خویش را کشف نماید . تقلای بری برای رها شدن از معاش یکنواختش , یافت کردن انگیزه در معاش , مفهوم بخشیدن به و لذت بردن از آن , مفهومی است که برای آدم مدرن قابل فهم است . بری با خارج وارد شدن از پیلهای که به دورش تنیده , پیش از هر چیزی با انسانهای دیگری به جز فوکس رابطه برقرار می نماید . ممکن است این نخستین بار بعداز پایان خدمتش در نیروی دریایی باشد که با بشر دیگری برای عملی غیر از آدمکشی صحبت زده و همین فرمان منجر شده تا متوجه شود معاش بزرگتر از دستورالعملهای فوکس برای کشتن آدمهایی است که چه بسا نمیشناسد , اگرچه کهاین عمل سوای عواقب نیست و بهای سنگینی داراست .
ادای آیین سازندگان سریال به بازی زنده و علی الخصوص هنر بازیگری قابل تقدیر است . بری با به کارگیری از بازی زنده راهی سفری درونی برای کشف خویش میشود و معاش را در بازی زنده میبیند . وی بیرون از نمایش زنده , مجدد به عبارتی آدمکش بیاحساس است و البته به محض اینکه به نمایش زنده بازمیگردد , معاش وی رنگ میگیرد و به واسطه تجربیات شخصی و عدم بضاعت و توان بری در پردازش احساسات , به صورت عجیبی در نمایش زنده مورد دقت قرار میگیرد . ولی سریال Barry در رابطه عملکرد بری برای تولید تعادل بین دو زندگیاش نیست و در واقع گریزو فرار وی از معاش قبلیاش است , ولی همین مورد سبب شده تا بعضا از موقعیتهای سریال که گنجایش ساخت موقعیتهای جذابی را داشتهاند , نادیده گرفته شوند . همینطور , شخصیت سالی که بری به وی علاقهمند میگردد بعداز مدتی تکراری و اما نچسب به حیث میرسد و خط داستانی فرعی ارتباط کارآگاه ماس و جین کوزینو , مربی بازی زنده بری نیز یه خرده مازاد به لحاظ میرسد . هرچند ارتباط این دو با انتهای فصل نخستین رابطه بدون واسطه داراست , البته فاقد هیجان و جذابیت ضروری برای تماشاگر است , اگر چه که بازی هری وینکلر جالب است . به طور کلی , سازندگان سریال اگرچه کارایی کردند تا شخصیتهای فرعی , علی الخصوص کوزینو و هنک را به خیر و خوبی نشان دهند , البته پرداخت شخصیت آنان در قبال بری رنگ میبازد .

سریال Barry به وسیله کسانی تشکیلشده که عمل خویش را به خیر بلدند و نسبتاً کلیه چیز دراین سریال , در جای خویش قراردارد . بیل هدر با هنرنمایی خوبش در کنار بازیگرانی که مطلوب نقشهای خویش میباشند , توانسته ترکیبی جذاب و گوناگون از کمدی و درام را به نمایش بگذارد و یکیاز شایسته ترین سریالهای کمدی سیاه سالهای اخیر را ارائه دهد و کلیف هنگر انتهای آن هم تماشاگر را برای فصل دوم , مشتاق نگه میدارد .