کنسرت آنلاین ایام کرونا راه تازه و دارای پتانسیل پیشرفتی برای موسیقی ما به حساب می آید. ولی عدم شفافیت کم و کیف این قبیل کنسرتها هنوز یک علامت سؤال بزرگ در ذهن همه مخاطبان موسیقی به وجود آوردهاست.
کنسرت آنلاین موضوعی است که در دو سه ماه اخیر ذهن عموم جامعه را به سمت خود کشیده است و حرف و حدیثهای زیادی راجب آن به گوش می رسد. در حالی که این موضوع یک قدم بزرگ برای موسیقی ما به حساب می آید ولی عدم شفافیت کم و کیف این کنسرتها هنوز هم سوال بزرگی است که در ذهن مخاطبان غوطه ور است. موضوع جایی عجیبتر میشود که زمانی که با خوانندگان و مدیربرنامههای آنها تماس برقرار کردیم تا توضیحات کامل تر آنها را درخصوص این رویداد فرهنگی در کشورمان را بشنویم، بیشتر این اشخاص از بیان شفاف توضیحات خودداری کردند و با عباراتی مانند «به ما اینو گفتن» و یا «دیگه همینقدر میدونیم» پاسخ سوالاتمان را دادند! کلیه این موضوعات و حدسهای بعضی از رسانهها از اخباری که به طوری بسیار محدود از قول این و آن منتشر کردند، باعث شده که امروز موضوع داغ کنسرت آنلاین یکی از رمزآلود ترین و تاریکترین بحثهای فرهنگی در چندماه ابتدایی سال 99 تلقی شود. اتفاق نو ظهوری که کسی نمی خواهد راجب آن توضیح شفافی بدهد و خوانندگان که کلیدی ترین و ملموس ترین نقش را در ذهن عموم جامعه در این اتفاق دارند، ترجیح میدهند سوالات مطرحه شده در خصوص این اتفاق فرهنگی را بیجواب بگذارند. در این خبرنامه تلاش کردهایم که کلیه شواهد موجود درباره این بحث را بررسی و اتفاقاتی که همزمان با کنسرت آنلاین در حال افتادن است را در ایران با سایر کشورها مقایسه کنیم.
شروع قضیه
روزهای اول فروردین سال 99، خبری در فضای مجازی انتشار یافت که مردم در قرنطینه مانده کشورمان را تا حد بسیاری خوشنود کرد. خبر به این شکل بود که شهرداری تهران طرحی به نام «نوروزخانه» به اجرا خواهد درآورد که در این طرح مخاطبان میتوانند به شکل «رایگان» کنسرت ببینند. در لیست هنرمندانی که به دست نهاد برگزارکننده مطرح شده بود، اسم خوانندگان پاپ زیادی آمده بود که امید اتفاق بزرگی در صنعت اجرای موسیقی به حساب میآمد. چندی بعد کنسرتهای آنلاین دیگری توسط گروههای موسیقی در سبک تلفیقی و فیوژن مثل داماهی و دال برگزار شد و مدتی بعدتر از این بنیاد فرهنگی-هنری رودکی که حضور کمرنگ خوانندگان سنتی را در عرصه کنسرتهای آنلاین دید، شروع به برگزاری کنسرتهای آنلاین در تالار وحدت کرد. مابین نام هایی که به دست بنیاد رودکی اعلام شد، حضور بیشتر با خوانندگان سنتی یا به نوعی به سمت موسیقی سنتی مانند علی زندوکیلی بود. البته علاوه بر این کنسرتها، عرصه اجراهایی معروف به اجراهای خانگی نیز در دوران قرنطینه مطرح شده بود بود و تعداد بسیاری از هنرمندان با استفاده از قابلیت لایوهای فضای مجازی با طرفداران خود ارتباط گرفتند و برای آنها به شکل زنده اجرا کردند. غیر قابل انکار است که در همچین شرایطی و باتوجه به اینکه فضای مجازی محدودیت چندانی برای هنرمندان ندارد تعدادی از خوانندگان ممنوعالکار مانند مهدی یراحی نیز در اجراهای خانگی در فضای مجازی حضور جنجالی و زیادی داشتند.
کنسرت رایگان اینجوری نه آنجوری!
ولی قضیه این قدرها هم که بیان شد، به خوبی و خوشی اتفاق نیافتاد. از اول مطرح کردن موضوع کنسرت آنلاین توسط شهرداری تهران، یک عنوان جنجالی ذهنها را به سمت خود کشید. عنوان «کنسرت رایگان» که در بیلبوردهای شهرداری در نقاط مختلف شهر به تعداد بسیار زیادی دیده میشد، سوالات بسیاری را برای مردم ایجاد کرده بود. به این شکل که ما با بعضی از خوانندگان و مدیربرنامههای آن گپی زدیم، از قضا موضوع به این شکل است که شهرداری تهران به وسیله شرکتی به اسم «جام سبز» به مدیریت امیرحسین بیریا که خود زیرمجموعه شهرداری به حساب می آید، با هنرمندان متعدد تماس گرفته و از آنها درخواست کرده در طرح «نوروزخانه» شرکت و همکاری کنند. آنطور که مدیر برنامههای خوانندگان اظهار می کنند در تلفنهایی که از طرف موسسه«جام سبز» با آنها شده، این وضوع مطرح شده که هزینه کلیه این اجراها تماما توسط شهرداری به خوانندگان پرداخت خواهد شد و شهرداری تهران در اصل با این کار قصد دارد یک کار فرهنگی در خانههای مردم انجام دهد و در این حین هزینه هم خرج میکند. این در حالی است که اکثر خوانندگان در فضای مجازی پشت عنوان «کنسرت رایگان» قایم شدند و زمان زیادی با ژست «هنر به نفع مردم» چهره هنرمند متعلق به مردم را به خود گرفتند. بعضی از رسانهها پس از مدتی از شروع این طرح، در فضای مجازی ادعا کردند که رقم های بسیار بالایی در این کنسرتها مبادله شده است و از شبی 20 الی 50 میلیون برای هر اجرا توسط خوانندگان از شهرداری دریافت شده، ولی در صحبت ما با مدیربرنامههای بعضی از خوانندگان، دستمزد خواننده و عوامل درگیر در این اجراها خیلی «معمولی» عنوان شد و مدیران این رقم را خیلی پایین تر از دستمزد اجراهای حضوری بیان کردند. این موضوع به حدی برای خوانندگان جدی بود که مثل اینکه خیلیها دیگر حوصله و اشتیاقی به اجرای مجدد در فضای کنسرت آنلاین ندارند!
در همه جای دنیا یک رقمی هم پرداخت می کنند
با اینکه قرنطینه باعث شد ضررهای اقتصادی بزرگ و حتی غیر قابل جبرانی به صنعت موسیقی وارد شود، ولی از آنجا که این قضیه یک بحران بزرگ بین المللی است، هنرمندان موسیقی در سطح جهانی بدون توجه به اینکه درآمد و سود احتمالی آنها به چه شکل است در این بحث وارد شدند. در اواسط شیوع ویروس کرونا در نقاط مختلف جهان به پیشنهاد و نبوغ خواننده ای آمریکایی، بخشی از هنرمندان بزرگ موسیقی در حمایت از زحمت کشان بخش بهداشت و درمان در بیمارستانهای کشورهای گوناگون کنسرت آنلاین برگزار کردند. در این کنسرت چهرههای شاخصی شرکت کردند.
کنسرت «یک دنیا: همهباهم در خانه
One World: Together At Home» هنرمندان با توجه به اجرای قرنطینه سراسری در خیلی از کشورهای دنیا، از محل سکونت خودشان برای مخاطبان به اجرای موسیقی پرداختند. خیلی از شبکههای تلویزیونی آمریکا و دنیا این کنسرت مجازی را در کنداکتور خود قرار دادند. سازمان جهانی بهداشت و همچنین موسسه «شهروند جهانی» (Global Citizen) از برگزاری این کنسرت حمایت خود را اعلام کرده بودند. ولی نکته ای که در این کنسرت بسیار جالب بود آن بود که نه تنها درآمدی برای خوانندگانی که در این برنامه بودند حاصل نشد، حتی طبق اعلام آمارها ۳۵ میلیون دلار برای کمک به مقابله با پاندمیک کرونا در این برنامه جمعآوری شدهاست. البته این اتفاق زمان زیادی تداوم داشت و پس از آغاز این حرکت خوانندگان و هنرمندان خیلی زیادی به موج کنسرت آنلاین پیوستند و برای جمع آوری کمکهای بشر دوستانه قد علم کردند.
مردم را چه فرض کرده اید!
از بحث اقتصادی که دور شویم، همچنین حاشیه های بخش های دیگر کنسرت آنلاین کم نیست. یکی از پر رنگ ترین این حاشیه ها در کنسرت همایون شجریان با اسپانسرینگ یک اپراتور تلفن همراه اتفاق افتاد که البته به صورت رایگان هم نبود ولی خیلی از متقاضیان زمان داخل شدن به درگاه برگزاری کنسرت با پیام «دسترسی شما منقضی شدهاست» رو به رو شدند و نتوانستند کنسرت را تماشا کنند. در اصل ایرادات بزرگ در زیرساختهای برگزاری این کنسرت باعث شد که نتیجه آن شود که مردم در فضای مجازی توییتهایی به این شکل منتشر کنند: « همایون شجریان و گروهش فکر میکنن ما داریم اونا رو میبینیم، خبر ندارن خیره شدیم به پیام: «دسترسی شما منقضی شدهاست»… مردم را چه فرض کرده اید!
حواشی دیگری که گریبانگیر این کنسرتها شده بود، آمار تعداد مخاطبان است. این موضوع از نقطه ای به بعد به میدانی برای رقابت خوانندگان بدل شد و هر خوانندهای تلاش می کرد آماری که از کنسرت او توسط شهرداری تهران یا موسسه جام سبز اعلام می شود، بیشتر از بقیه خوانندگان باشد. این اتفاق زمانی در حال رخ دادن است که بعضی شنیدهها بیانگر این موضوع هستند که در پشت صحنه، این آمارها به دست مدیران سرکار بالا و پایین می شود و راه درستی برای شفاف سازی اعلام این آمارها نیست.
برای مثال در آماری که تیوا اعلام کردهاست تعداد مخاطبان کنسرت علی زندوکیلی حدود 9 میلیون و 400 هزار نفر بوده است. این در حالی است کنسرت گروه «لیان» که می شود گفت به اندازه ی زندوکیلی معروف محسوب نمی شود هم حدود 9 میلیون و 300 هزار مخاطب داشتهاست.
البته خیلی ها اعتقاد دارند پلتفرمهای داخلی در حال حاضر هیچگونه توانایی در پذیرش این تعداد مخاطب آنلاین را ندارند و این آمارها فقط بازارگرمی سازمان های برگزارکننده کنسرتهاست.
یک حاشیه دیگر که در پروژه «نوروزخانه» خیلی زیاد در مرکز توجه بود عدم وجود برنامه ریزی ملموسی بود که در اجراها به چشم می آمد. برای مثال قرار بود در چهارشنبه شب 13 فروردین گروه رستاک اجرایی زنده داشتهباشد.
ولی در یک تغییر برنامه که انتظارش را نداشتند، روز اجرا اعلام شد که نوروزخانه و برج میلاد میزبان گروه لیان از بوشهر به رهبری محسن شریفیان خواهد بود. مهدی فرشی ،مدیر برنامههای گروه رستاک درخصوص این تغییر برنامه میگوید: تغییر زمان اجرای ما از طرف گروه رستاک اتفاق نیافتاده و این تغییر برنامه در جدول پخش برنامههای نوروزخانه اتفاق افتادهاست و ما مشکلی برای اجرای آن شب نداشتیم. حاشیه بزرگ دیگر که گویا قرار است همیشه با موسیقی ما همراه باشد و به این زودیها رفتنی نیست، خبر اجرای پلی بک یکی از خوانندگان در جریان کنسرتهای آنلاین بود. این حاشیه باعث شد تعداد زیادی از مخاطبان در فضای مجازی به این خواننده واکنش نشان بدهند و بگویند اگر قرار بود یک خواننده روی آهنگهایی که قبلا از او انتشار یافته بود لب بزند، برگزاری کنسرت چه چیزی برای ما و شما داشت؟